Flashback and New Year

ساخت وبلاگ
تا یک ساعت دیگه سال نو میلادی آغاز میشه... درمحموع بخوام بگم سال خیلی جالبی نبود... بیماری پارکینسون بابابزرگم بدتر شد و الان طوری شده که که باید بهش غذا بدن و مثله بچه ها مراقبش باشن... از طرفی هم خاله مامانم با ۵۵ سن سال فوت شد اونم خیلی خیلی بخودی سر یکسری تصمیم اشتباه و سطحی نگرانه ای که گرفت... از طرفی هم که وضعیت اقتصادی ایران بطور فجیعی افتضاح شد و خیلی از جون ها به خاطر غفلت سران الکی الکی گرفته شد... 

از اتفاقای خوب سال بگم... نیک خونش رو آورد ۱۰۰ متری به من و این باعث شد خیلی بیشتر ببینمش و باهم وقت بگذرونیم... عشق من بهش عمیق تر شد و فهمیدم که واقعا کسی هست که بشه روش حساب کردو یک زندگی رو باهاش ساخت... از طرفی هم بابا و مامان جفتشون کارهای خیلی خوبی پیدا کردن که تونستیم به هدفهامون یه کوچولو نزدیک تر بشیم... ماشین نو خریدیم اونم مدلی که من خیلی دوست داشتم...!‌ شخصیتم توی اجتماع رشد خوبی کرد و تونستم خودی نشون بدم...!‌دوستای جدیدی مثل تبسم پیدا کردم که خیلی شبیه من بود و درکم کرد، هرچند هیچ وقت خودم رو با کسی مثل اون نمیدیدم...! توی زمینه ای که میخواستم کار پیدا کردم... توی بیمارستان هم کار پیدا کردم... خیلی نسبت به پارسال عاقل تر شدم و خودم رو بیشتر شناختم...

امیدوارم امسال سال بهتری باشه برای همه...

اول از همه من گواهینامه بگیرم...! اون جایی که میخوام قبول شم  و خیالم راحت بشه... مامان و بابا کارشون بیشتر از قبل رونق بگیره... ایونت هایی که برای انجمن برگزار میکنم به خوبی و خوشی تموم شه... مشکل و اختلافی بین کسی پیش نیاد و بتونم دوستای بیشتری پیدا کنم... نیک هم عزیز من بمونه...!‌:)

بریم برای سالی نو از نوع میلادیش :)‌

tu est mon amour de ma vie...
ما را در سایت tu est mon amour de ma vie دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiarokh بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 4:35