آخرین مطالب
امکانات وب
الان نشسته ام توی آفیس خونه مامانم اینا. میخوام درس بخونم ولی مثل همیشه افتادم به کار اجتبابی :)
خیلی وقته که حال و هوای نوروز به اون شکل برامون وجود نداره. پارسال که نه سفره هفت سین چیدیم نه جایی رفتیم، مثلا گفتیم برامون مهم نیست. روز عید مستاجرمون مهمونی داشتن و ما صداشون رو میشنیدیم. اون موقع بود که دلم گرفت. یادمه رفته بودم توی وان کلی هق هق گریه کردم...
خلاصه امثال گفتیم یکم دور هم جمع بشیم و اومدیم خونه مامانم. اینجا تعطیلی واسه نوروز وجود نداره، نوروز هم افتاده وسط هفته. شانس اوردم کلاسام این هقته اکثزا آنلاینن.
سال ۱۴.۲ سال معمولی بود. اتفاق خیلی خاصی نیافتاد. من که همش درحال درس بودم و اصن نفهمیدم چطور گذشت... ولی فکر کنم شخصیت مستقل تری پیدا کردم. شاید یکم اعتماد به نفسم یهتر شد. مسئولیت های بیشتری تونستم به جز درس خوندن داشته باشم. رابطه ام با عرفان خیلی دردسراش کمتر بود البته بگذریم از یه سری کنتاکت های جدی که نزدیک به جدایی داشت میرفت ولی خب باعث شد در نهایت صمیمیت خودمون و خانواده هامون بیشتر بشه.
ایشالله سال ۱۴.۳ سال خوبی باشه برای همه. ایشالله عقد میکنم امسال تابستون :) بتونم یکم از زندگی بیشتر لذت ببرم بجای اینکه همیشه تحت استرس باشم. ایشالله که کمتر تنبلی کنم. شاید یکم آشپزی یاد بگیرم. یکم کدبانو باشم.
کیارخ میدونستی سال دیگه این موقع درسای حضوریت تموم شدن و داری دوره طرح میگذرونی؟:) ماهی به دمش رسیده... سال خوبی داشته باشی کیا جونی :)
tu est mon amour de ma vie...برچسب : نویسنده : kiarokh بازدید : 5